معرفی کتاب اشتباهات یک زن اثر ام. سوسا

معرفی کتاب اشتباهات یک زن اثر ام. سوسا

ppg7_k5.jpg

اشتباهات یک زن کتابی دوجلدی است به قلم ام سوسا که در سال ???? منتشر شد. کتاب اشتباهات یک زن به شما قدرت می‌دهد، به گریه‌تان می‌اندازد، کاری می‌کند خاطرات دردآور گذشته را به یاد بیاورید، از خود بپرسید در روابط قبلی کجای کار را اشتباه کردید، و یادتان می‌دهد خود را دوست داشته باشید. ام‌سوسا در کتاب اشتباهات یک زن با چیدن چند سناریوی گوناگون، نمونه‌هایی از اشتباهاتی که یک زن ممکن است در طول رابطه، جدایی و رهایی مرتکب ‌شود را مقابل چشمانتان می‌آورد؛ اشتباهاتی مثل بازگشتن به کسی که بارها قلبمان را به درد آورده است.

اگر آماده‌ی رویارویی و پذیرفتن اشتباهاتتان نیستید این کتاب مناسب شما نیست.  این اثر بناست درس‌های زیادی به‌تان بدهد.

برگردان فارسی کتاب اشتباهات یک زن اثر ام سوسا با ترجمه‌ی نجمه سالاری و از انتشارات مجید در دسترس علاقه‌مندان قرار گرفته است.

در ادامه‌ی مطلب درباره‌ی این اثر بیشتر می‌خوانیم.

درباره‌ی نویسنده

ام سوسا مدتی طولانی است که افکارش را در انواع شبکه‌های اجتماعی با دیگران در میان می‌گذارد. حرف‌های او بر خیلی‌ها تأثیرگذار بوده و همین موضوع باعث شد او تصمیم بگیرد کتابی بنویسد تا شاید بتواند به افراد بیشتری کمک کند و الهام‌بخش بانوان بیشتری باشد.

خود را دوست داشته باشید

اشتباهات یک زن اثر ام سوسا گرچه متن روانی دارد و مطالعه‌اش چندان کار دشواری نیست اما پر است از نصیحت‌های کارساز. اگر تاکنون در عشق به موقعیتی برخوردید که نه راه  پس و نه راه پیش برای خود باقی گذاشتید، این کتاب می‌تواند گزینه‌ی مناسبی برای آغاز یک تغییر باشد.

ام سوسا به مخاطبان خود می‌آموزد خود را دوست داشته باشند و از مسائلی می‌گوید که بسیاری دختران و زنان در روابط خود تجربه می‌کنند؛ به آن‌ها یادآوری می‌کند که باید ارزش خود را بدانند و یک اشتباه مخرب را بارها تکرار نکنند. کتاب اشتباهات یک زن نه‌تنها برای کسانی که می‌خواهند روابط گذشته را واکاوی کنند که برای افرادی که در حال حاضر بالاوپایین احساسی را تجربه می‌کنند مناسب است.

صمیمی و ساده مانند یک دوست

اگر به دنبال کلمات قلمبه‌سلمبه و مفاهیم عمیق و پیچیده‌ی روانشناسی هستید این کتاب برای شما مناسب نیست. ام سوسا را باید به‌منزله‌ی دوست و یا خواهری ببینید که کنارتان نشسته و شما را متوجه اشتباهاتتان می‌کند؛ همین‌قدر دلسوزانه و همین‌قدر صمیمانه.

اشتباهات یک زن اثر چندان ژرفی نیست اما مسائلی را به مخاطب گوشزد می‌کند که شاید مدت‌ها بی‌آنکه بداند از آن غافل بوده‌ است.

اگر علاقه‌مند به تهیه‌ی این اثر هستید همین حالا می‌توانید آن را از وب‌سایت کاواک تهیه نمایید.

خرید کتاب اشتباهات یک زن

جیمز و هلوی غول‌پیکر اثر رولد دال

جیمز و هلوی غول‌پیکر اثر رولد دال

رمانی پر از ماجراجوی‌های لذت‌بخش و شخصیت‌های به‌یادماندنی که به کودکان شجاعت می‌آموزد.

رمان جیمز و هلوی غول‌پیکر 

جیمز و هلوی غول‌پیکر یکی از محبوب‌ترین رمان‌های کودک و نوجوان است که به قلم رولد دال، نویسنده‌ی اهل ولز، نگاشته شده است. آثار رولد دال بارها و بارها تجدید چاپ شده‌اند و کودکانی که تجربه مطالعه کتاب‌های او را داشته‌اند، هر یک را نه یک‌بار که بارها با لذت خوانده‌اند. مطمئن باشید جیمز و هلوی غول‌پیکر نیز یکی از همان رمان‌هایی است که نمی‌توان از آن سیر شد. رمان جیمز و هلوی غول‌پیکر رولد دال نخستین بار در سال ???? و در ایالات‌متحده چاپ شد. تصویرسازی خوب اثر و شخصیت‌های جذابش سبب شدند تا این اثر فوراً جای خود را در دل بچه‌ها و والدینشان باز کند و با گذشت پنجاه سال همچنان یکی از محبوب‌ترین‌های ادبیات کودک باقی بماند. برگردان فارسی رمان جیمز و هلوی غول‌پیکر اثر رولد دال با ترجمه‌ی محبوبه نجف خانی و از نشر افق منتشر شده است.

جیمز بیچاره که والدینش را در یک تصادف ناگوار از دست می‌دهد، چاره‌ای ندارد جز آنکه با دو خاله‌ی بدجنس و شرور خود، زیر یک سقف، به زندگی ادامه دهد؛ خاله اسپانج و خاله اسپایکر. سه سال می‌گذرد و حالا جیمز «غمگین‌ترین و تنها‌ترین پسربچه‌ای است که پیدا می‌شود.»

 روزها یکی پس از دیگری می‌گذرند تا اینکه یک روز، جادوگری پیر با کت‌وشلواری سبزرنگ به تن، به جیمز یک کیسه پر از کریستال‌های جادویی می‌دهد؛ کریستال‌هایی که به گفته‌ی او، می‌توانند زندگی جیمز را برای همیشه ازاین‌رو به آن رو کنند. جیمز به‌طور اتفاقی کریستال‌ها را پای درخت هلوی خشکیده‌ی خاله‌هایش می‌ریزد و اینجاست که ماجرا آغاز می‌شود. از شاخه‌های آن درخت کهن‌سال، تنها یک هلو رشد می‌کند و آن‌قدر رشد می‌کند که پسری به قد و قامت جیمز می‌تواند در آنجا بگیرد؛ دست‌آخر جیمز از آن بالا می‌رود، خود را به داخل آن می‌رساند و قل می‌دهد و قل می‌دهد تا هرچه می‌تواند از خاله‌های نفرت‌انگیزش دور شود و زندگی جدیدی را آغاز کند…

رولد دال برای کودکان کتاب‌های شاهکار بسیاری خلق کرده و جیمز و هلوی غول‌پیکر، قطعاً یکی از بهترین آثار اوست. مطالعه‌ی داستان جذاب و دوست‌داشتنی جیمز و سفرش به شهر نیویورک، آن‌هم به همراه رفیق حشره‌ی کوچکش، نه‌فقط برای بچه‌ها که برای والدین آن‌ها نیز جذاب و لذت‌بخش است. طنز کتاب همواره صمیمی است و داستان اثر بسیار خواندنی است؛ آن‌قدر خواندنی که خاطره‌ی مطالعه‌اش تا همیشه در ذهن فرد باقی خواهد ماند.

جیمز و هلوی غول‌پیکر در اصل، داستانی بود که رولد دال پیش از خواب برای دو دخترش، اولیویا و تسا تعریف می‌کرد. او آن زمان حتی فکر هم نمی‌کرد که روزی این داستان چنان محبوب شود که باگذشت نیم‌قرن هنوز هم باشند کسانی که قصه‌ی قلب خواب دختران او را بخوانند و لذت ببرند. اگر به این اثر مقام شوالیه‌ی ادبیات کلاسیک کودک را لقب دهیم، کم بیراه نگفته‌ایم.

در ادامه برش‌هایی از کتاب خواندنی جیمز و هلوی غول‌پیکر را باهم می‌خوانیم.

 لیدی برد در گوش جیمز گفت: کرم خاکی بیچاره! دوست دارد سر هر چیز کوچکی بلوا راه بیندازد. از شادی نفرت دارد؛ تنها زمانی شاد است که فرصتی پیدا کند و اخم‌هایش را بکشد توی هم.

«خب، شاید همه‌ی این ماجرا از یک خواب شروع شد؛ اما مگر همه‌چیز با خواب شروع نمی‌شود؟ آن ساختمان‌ها، این چراغ‌ها. کل این شهر. یک نفر اول باید آن‌ها را در خواب می‌دیده است. شاید من هم همین کار را کردم؛ خواب دیدم که دارم می‌آیم اینجا و بعدش آمدم.»

دیگر پول دو خاله‌ی حریص جیمز از پارو بالا می‌رفت؛ اما درست همان زمانی که تمام این اتفاقات جالب داشت بیرون خانه می‌افتاد، جیمز مجبور بود در اتاقش که درش هم قفل بود، بماند و از بین نرده‌ها دزدکی مردمی را که بیرون جمع شده بودند، تماشا کند. خاله اسپایکر همان روز صبح گفته بود: «اگر این وروجک چندش را به حال خودش بگذاریم هی می‌خواهد زیر دست و پای مردم باشد.» جیمز با التماس گفته بود: «توروخدا! خیلی سال است که هیچ بچه‌ای را ندیده‌ام و اگر بیایم کلی بچه هست که می‌توانم با آن‌ها بازی کنم! تازه! شاید بتوانم در فروش بلیت بهتان کمک کنم!».

خاله اسپانج گفت: «دیگر ساکت شو! من و خاله اسپایکرت قرار است میلیونر شویم و اصلاً دلمان نمی‌خواهد بچه‌ای مثل تو در دست‌وپا باشد و همه‌چیز را به هم بریزد.» بعداً، عصر که شد و مردم یکی‌یکی رفتند دنبال زندگی‌شان، خاله‌ها در اتاق جیمز را باز کردند و به او گفتند برود بیرون و پوست‌های موز و پرتقال و خرده کاغذها را از روی زمین جمع کند. جیمز پرسید: «می‌شود اول یک‌چیزی بخورم؟ از صبح تا حالا چیزی نخوردم.» جفت خاله‌ها باهم فریاد زدند: «نه!» و او را از در بیرون کردند. «ما سرمان شلوغ است! وقت نداریم غذا بپزیم؛ داریم پول می‌شماریم».

کتاب جیمز و هلوی غول‌پیکر را هم‌اکنون می‌توانید از وبسایت کاواک خریداری نمائید.